نقد انيميشن شماره(9)NINE


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 27 خرداد 1391
بازدید : 11435
نویسنده : امیرحسین ابراهيمي

  

نقد و تحليل فيلم آخرالزماني ( انيميشن 9 )

تهيه كننده _اميرحسين ابراهيمي

مجموعه ملاس هاي جريان شناسي

كارگردان : شان آكر

محصول : 2009 آمريكا

ناين به معناي شماره نه ، تاريخ 9/9/2009 را به عنوان نمايش برگزيد تا همانند فيلم طالع نحس 6/6/2006 روي پرده رفت ، حداكثر بهره تبليغاتي را از زمان برده باشد . داستان ناين از زنده شدن يك عروسك كتايب بنام شماره نه در زمانيكه همه انسان ها به واسطه تسلط تكنولوژي از بين رفته اند آغاز مي شود .

شماره نه در زماني قدم بر زمين مي گذارد كه فرا آخرالزمان است. و جز خواهر و برادرانش،يعني شماره هاي 1 تا 8 و هيولاي آهني ، چيز ديگري برزمين يافت نمي شود.

اعداد 1 تا 9 بيانگر قسمت هاي مختلف شخصيت انساني است . كه از ميان »ها نه ، جوتنترين، جسور ترين ، شجاع ترين و باهوش ترين آنهاست و به واسطه همين ويژگي ها منجي اعضا اعضاي خانواده اش مي شود.

شماره يك ، حكم ريس گروه را دارد كه محافظ كار بوده وسعي مي كند تمامي شماره ها را از شر هيولاي آهني محافظت كند؛ شماره دو فرمانبر و دلسوز ؛ شماره سه و چهار دوقاوهايي هستند به مطالعه كتاب هاي تاريخي و علمي مي پردازند ؛ شماره پنج كه در حادثه اي، يك چشم شده ، ترسوست؛ شماره شش لباس زنداني ها را پوشيده، دورن گرا بوده و فقط به هيولاي آهني و طريقه از بين بردنش فكر مي كند؛ شماره هفت تنها جنس مؤنث شماره هاست كه رزمي كار نيز است ؛ شماره هشت تنومند و سرباز بي چون و چراي شماره يك است ؛ شماره نه موفق مي شود تمامي خصوصيات شماره هاي ديگر را باهم جمع كرده و عليه هيولاي آهني استفاده كند .

پرسشي كه شايد به ذهن خطور كند، غايب بودن عدد صفر است كه مي توان عدد صفر را در حقيقت ،همان سازنده و دانشمندي شمرد كه به آنها روح داد و آنها را ساخت . انيميشن ناين، انيميشن زيبايي است كه ديدگاه تلخي از سرنوشت بشر و همراهي او وبا تكنولوژي را بيان مي كند و برهمين مبنا فضاي داستان تلخ و تاريك است. ناين با زبان انيميشن ، بيانگر نقد تكنولوژي است كه به زماني اشاره دارد كه ماشين هاي ساخت بشر بر انسان ها حكومت كرده، آنها را ازبين خواهند برد.

اين ديدگاه از نظر اسلام كاملا مردود است،چراكه از نظرگاه مسلمانان فرا آخرالزمان نه تلخ ، بلكه شاد وشيرين، سبزو بهار است كه منجي بشريت ظهور و تاريخ را از 01/01/01 با عدل شروع خواهد كرد .

علت روح براي اعداد نيز بر همين مبنا ستوار است تا بدين جهت هركدام صاحب عقل و اختيار گشته و در نتيجه نماد انسانيت شوند و اين نقطه را به مخاطب القا كند كه غلبه بر اهريمن تكنولوژي با بي دين شدگان حاصل مي شود .در آخر هم پيروزيشان را در كنار ستاره پنج پر جشن مي گيرند و ارواح دوستانشان را در پناه همين ستاره به آسمان مي سپارند .

به بهانه ی پخش انیمیشن 9 از تلویزیون

در اینجا بخشی دیگر از تفکرات اوانجلیستی و حتی کابالیستی به کمک فیلمنامه نویس و فیلمساز می آید و آن استفاده از طلسم و جادویی است که دانشمند سازنده عروسک ها برایشان به صورت فلزی دایره ای شکل با علائمی شبیه به نشان های جادوگران مصر باستان (که الهام بخش بنیانگذاران اصلی کابالیسم یعنی شوالیه های معبد بودند) برجای گذارده و شماره 9 با مراجعه به اتاقی که در آن متولد شد ، به رازش پی می برد.

____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

علت اختصاص اين شماره به انيميشن كوتاه 9 ازShane Acker

اين

 بود كه كمتر از دو ماه ديگر شاهد اكران انيميشن بلندي به همين نام و از همين كارگردان خواهيم بود كه تيم برتون نيز تهيه كننده آن است و بازيگران معروفي چون جنيفر كانلي، اليجا وود و كريستوفر پلامر در آن بجاي شخصيتها حرف خواهند زد. بي گمان علت و انگيزه اصلي ساخت اين انيميشن بلند چيزي نبود جز موفقيت چشمگير انيميشن كوتاه 9 كه در سال 2005 نامزد اسكار شد و جوايز بسيار ديگري را از آن خود كرد و نام كارگردانش را بر سر زبانها انداخت. كارگرداني كه اين فيلم را به عنوان پايان نامه تحصيليش ساخته و چهار سال و نيم روي آن كار كرده است!!

9 يك تريلر "پست آپوكاليپتيك" است. اصطلاح پست آپوكاليپتيك (Post-Apocalyptic ) به فيلمهايي گفته مي شود كه داستان آن بعد از آخر الزمان يا نابودي انسان رخ مي دهد. معمولاً اين فيلمها براي اينكه حس و حال فضاي پست آپوكاليپتيك را به تماشاگر القاء كنند بايد از نظر گرافيكي بسيار قوي بوده و طراحي صحنه آن كاملاً با فضاي فيلم همخواني داشته باشد و "9" از اين نظر در اوج قرار دارد. ديسيپلين و دقت شين آكر در به تصوير كشيدن دنياي "9" با تمام جرئيات آن ستودني ست و بي گمان او بخشي از اين توانايي را مديون تحصيلات آكادميك خود در رشته معماري دانشگاه UCLA است. او براي اينكه صحنه و فضاي فيلم را بخوبي به تصوير بكشد مجموعه اي از عكسهاي شهرهاي نابود شده در اروپا در طول جنگ جهاني دوم را به دقت نگاه كرده و از آنها در فيلم خود استفاده كرده است. ديوارها، خيابانها و كل فضاي شهر حاكي از جنگ خونيني ست كه در آن انسان به دست خود، خود را از بين برده است. حال اين جنگ بين انسانها بوده يا انسان و ماشين، فرق چنداني نمي كند زيرا كه ماشين نيز ساخته دست خود اوست. تختخوابي در خيابان، ماشيني كه تصادف كرده و جزييات ديگر اين متروپوليس ويران شده را به زيبايي نقاشي كرده است.

 

"9" توسط CGI يا همان تصاوير گرافيك كامپيوتري ساخته شده و خوب هم ساخته شده است. شين آكر با استفاده از نرم افزارهاي Autodesk Media ، MAYA ، Photoshop و Adobe's After Effects دنياي ديجيتالي قابل قبولي را ارائه كرده كه حركات و جزييات بصري آن بقدري دقيق است كه فيلم را بي نياز از ديالوگ كرده است. فيلم اگرچه پانتوميم است اما براستي نيازي هم به ديالوگ ندارد و حركات شخصيتها حس مورد نظر را به مخاطب القاء مي كنند. به ياد بياوريد صحنه اي را كه 5 چراغ و گوي درخشان را به 9 مي دهد؛ اطمينان، اعتماد و ايثاري كه 5 در حق 9 مي كند كاملاً مشخص و تاثيرگذار است بدون اينكه كلمه اي بين آنها رد و بدل شود.

شين آكر خود را تاثير گرفته از انيميشن ايست-حركتي (Stop-motion ) استاداني چون Jan Svankmeyer ، برادران Quay و برادران Lauensteine و آثار فانتزي Zdzislaw Beksinski مي داند هر چند كه در كارهاي او حتي رگه هايي از نقاشي هاي Klimt و Matta را هم مي توان ديد.

اما نمي توان از جزييات فني "9" گفت و به صدا و موسيقي آن اشاره نكرد. طراحي صوتي David Steinwedel به همراه موسيقي متن الكترونيك Earganic دقيقاً با فضاي تيره و پست آپوكاليپتيك فيلم هماهنگ است و بخصوص در صحنه تعقيب و گريز فيلم صدا، فضا را خلق مي كند.

چرا "9"؟

اسم اين فيلم اولين سوال را در ذهن بوجود مي آورد. اسمي كه در عين سادگي عجيب و پيچيده به نظر مي آيد. راستي چرا اسم شخصيت اول فيلم "9" است؟

با نگاهي به سمبل شناسي عدد 9 به نكات جالبي بر مي خوريم:

- مراسم مهم بوداييها با 9 راهب انجام مي شود كه راهب نهم پيرترين و پيش كسوت ترين آنهاست و مراسم را هدايت مي كند. (سكانس آخر فيلم را بياد بياوريد كه 8 جايگاه بصورت دايره وار دور آتش قرار داده شده و "9" بايد بيايد تا مراسم آزاد سازي آنها انجام شود)

- در فرهنگ چيني 9 با مفهوم اژدهاي چيني رابطه نزديكي دارد و عدد 9 سمبل قدرت و جادوست. 9 گونه اژدها وجود دارد و هر كدام داراي 9 ويژگي هستند. اژدها 9 فرزند دارد و از آنجا كه اژدها معمولاً به عنوان سمبل امپراطور به كار مي رود، عدد 9 را در جاي جاي شهر ممنوعه به وفور مي توان ديد و حتي روي ظروف و اشياء تزييني نيز بسيار به كار مي رود.

- در آيين بهائيت 9 به عنوان بالاترين عدد تك رقمي سمبل كمال و تعالي ست. ضمن اينكه خود كلمه "بها" در حروف ابجد ارزش 9 دارد و معمولاً يك ستاره نه گوش سمبل اين آيين است.

 

به موارد بالا مي توان موارد مشابهي از اسطوره شناسي اسكانديناوي، آيين هاي مسيحيت و اسلام نيز اضافه كرد. اما آنچه بين همه اينها مشترك است ارتباط عدد 9 با قدرت و كمال است. 9 نزديكترين عدد به 10 است و 10 معمولاً به عنوان معيار و نقطه كمال به كار مي رود. اگر بگوييم كمال مطلق وجود ندارد و هيچكس كامل (ابرمرد) نيست پس در اينصورت 9 نزديكترين شخص به كمال است كه معمولاً با نام قهرمان شناخته مي شود. در فيلم 9، شخصيت 9 كاملترين شخصيت در ميان بقيه شخصيتهاست و تنها اوست كه شكست ناپذير باقي مانده و مايه اميدواري بقيه است. اين خصوصيت يك قهرمان است و شخصيت "9" قهرمان اين فيلم است. حال با اين نگاه مي توانيم حدس بزنيم كه در فيلم بلند 9 كه دو ماه ديگر اكران خواهد شد اعداد مرتبط با شخصيتهاي فيلم كه اعداد يك تا نه را در بر مي گيرند نشانگر ميزان كمال و پيشرفت آن شخصيت باشد. اما در فيلم كوتاه 9، تنها دو شخصيت وجود دارد: 5 و 9. با نگاهي دقيقتر مي بينيم كه 5 نقصهاي زيادي دارد. او فقط يك چشم دارد و به آساني نيز طعمه هيولا مي شود. 5 به نوعي نقطه وسط است. اما او نيز به سهم خود 9 را در مسيرش به سمت كمال ياري مي كند و دانش خود را به او منتقل مي كند. (5 به 9 شيوه روشن كردن چراغ را ياد ميدهد؛ چراغي كه سمبل روشنايي و دانش است) او حتي گوي درخشانش را نيز به 9 مي دهد تا او را در مبارزه عليه هيولا ياري كند. 5 مي داند كه ناتوان است و قرباني خواهد شد. او نيز مثل بقيه منتظر است تا 9 كم كم به قابليتهاي خود نزديك شود و به قهرمان مبدل شود. 9 همان شخصيت نئو در ماتريكس است؛ آري او قهرمان است؛ او The One است.

شوخيها و نكات ظريف فيلم:

موجوداتي كوچك عروسكي بجاي چشم لنز دوربين دارند، بجاي مغز فيلم دارند و حتي وقتي به گذشته فكر مي كنند به شكل يك فلش بك سينمايي خش دار با دوربين 16 ميليمتري ست!! شايد اين موجودات اشاره ظريفي به ماندگاري هنر سينما باشند!

چراغ مطالعه اي كه 5 و 9 با آن ور مي روند بسيار شبيه كاراكتر Luxo Jr پيكسار است كه در حقيقت اولين انيميشن پيكسار بوده و لوگوي پيكسار نيز هست. شين آكر به شدت استوديوي پيكسار را تحسين مي كند.

دستگاهي كه 9 در صحنه اي از فيلم روي آن مي پرد "زئوتروپ" است كه جزو اولين دستگاههاي انيميشن بوده و به نوعي سرآغاز انيميشن است.

عروسك بزرگي كه "9" روي آن نشسته در يكي از فيلمهاي برادران Quay وجود دارد. شين آكر خود را الهام گرفته از كارهاي Quay مي داند.

هيولاي مكانيكي فيلم شبيه گربه است و معروف است كه گربه 9 جان دارد و اينجا نيز گربه در حال جمع آوري 9 جان است!!

بيوولف (Beowulf ):

افسانه بيوولف يكي از تمهاي الهام بخش فيلم "9" بوده كه "شين آكر" كارگردان آن نيز به كرات در مصاحبه هايش به آن اشاره كرده است. بيوولف افسانه اي ست حماسي كه نويسنده آن مشخص نيست و تاريخ نگارش آن را نيز بين قرن هشتم و سيزدهم ميلادي تخمين مي زنند. اين داستان نسبتاً طولاني يكي از مهمترين منابع ادبيات آنگلوساكسون بوده و تا بحال مطالعات، تحقيقات، نقدها و كنفرانس هاي زيادي در دانشگاههاي معتبر سرتاسر دنيا در مورد اين كتاب صورت گرفته است. در رشته ادبيات انگليسي در ايران نيز در مقطع كارشناسي در درس 4 واحدي ادبيات (1) در حدود دو سطر در مورد اين داستان مي خوانيم و البته جاي نگراني نيست چون در امتحان پايان ترم نيز از همان دو سطر امتحان گرفته مي شود!! البته جاي تعجب نيست زيرا در همين درس ما "هملت" را در حد يك صفحه مي خوانيم و ليسانس ادبيات انگليسي مي گيريم!! به هر حال ...

داستان بيوولف در مكاني كه امروزه به عنوان سوئد و دانمارك مي شناسيم رخ مي دهد و محور داستان در مورد قهرماني از سرزمين Geats بنام "بيوولف" است كه به ترتيب با گرندل (Grendel )، مادر گرندل و نيز اژدهايي بي نام مي جنگد و در جنگ آخر به شدت زخمي مي شود و پس از مرگش در Geatland بخاك سپرده مي شود.

جنگ اول: Grendel

كتاب بيوولف با داستان Hrothgar پادشاه دانمارك آغاز مي شود كه پس از تاجگذاري عمارت عظيمي را بنام Heorot براي خود و سربازانش بنا مي كند و هر روزه در آن مراسم جشن و پايكوبي انجام مي شود تا اينكه گرندل، موجودي زشت و مطرود از جامعه، شبانه به Heorot حمله مي كند و سربازان را مي خورد! اين اتفاق هر شب و بمدت 12 سال ادامه پيدا مي كند تا اينكه بيوولف، جنگجوي جواني از سرزمين Geatland اين خبر را شنيده و به كمك Hrothgar مي رود. بيوولف و افرادش به Heorot مي روند به محض اينكه شب فرا مي رسد سر و كله گرندل پيدا مي شود و پس از اينكه چند نفر از ياران بيوولف را مي خورد به جنگ با بيوولف مي رود. بيوولف هيچ اسلحه اي بر نمي دارد و با دست خالي به جنگ با گرندل مي رود زيرا كه اعتقاد دارد جنگ بايد جوانمردانه باشد و از آنجا كه گرندل مسلح نيست او نيز نبايد مسلح باشد. آن دو مدت زيادي با هم مي جنگند و در اين حين افراد بيوولف نيز شمشير كشيده و به كمك او مي شتابند اما شمشيرهاي آنها روي پوست گرندل اثري ندارد زيرا كه پوست گرندل بصورتي جادويي در مقابل سلاحهاي انساني مصون است. در نهايت بيوولف بازوي گرندل را از بدنش جدا مي كند و او بدون دست فرار مي كند و در لانه اش در مرداب مي ميرد.

جنگ دوم: مادر گرندل

 

شب بعد بخاطر كشته شدن گرندل جشني در Heorot برپا مي شود. شب هنگام مادر گرندل به قصد انتقام كشته شدن فرزندش به Heorot حمله مي برد و يكي از بهترين مشاوران و جنگجويان Hrothgar را مي كشد و به لانه اش بر مي گردد. بيوولف و افرادش او را تعقيب مي كنند و در مي يابند كه لانه او زير يك درياچه است. بيوولف زره به تن مي كند و به درياچه مي رود. مادر گرندل سريعاً به او حمله مي كند ولي ضرباتش آسيبي به بيوولف وارد نمي كند زيرا كه او زرهي مستحكم به تن دارد. مادر گرندل بيوولف را به زير درياچه مي كشد و او را به جايي مي برد كه بقاياي اجساد سربازان زيادي كه گرندل و مادرش كشته اند در آنجا جمع شده است. در آنجا جنگي سخت بين اين دو رخ مي دهد تا اينكه بيوولف شمشيري بزرگ را در ميان وسايل و سلاحهاي مادر گرندل مي بيند و در يك حركت آن را ربوده و سر از بدن مادر گرندل جدا مي كند. سپس در گوشه اي ديگر در زير درياچه بيوولف جسد گرندل را نيز مي بيند و سر او را نيز از بدنش جدا مي كند. Hrothgar جشني بزرگ به افتخار بيوولف برپا مي كند و هداياي زيادي از جمله شمشير Naegling كه ميراث خانوادگيشان بود را به او اهداء مي كند. بيوولف به سرزمين خود Geats برگشته و ماجرا را براي پادشاه Geats تعريف مي كند و پادشاه به او مقامي ويژه در تشكيلاتش مي دهد.

جنگ سوم: اژدها

بعد از مرگ پادشاه Geats بيوولف بر تخت پادشاهي مي نشيند و پنجاه سال با درايت و ذكاوت سلطنت مي كند تا اينكه روزي يكي از برده ها جامي طلايي را از لانه يك اژدهاي بي نام مي دزدد. اژدهاي بي نام (كه بعضي از جاها با نام Sua از آن ياد مي شود) عصباني شده و به Geats حمله مي كند و هر چيزي را كه سر راهش سبز مي شود به آتش مي كشد. بيوولف و افرادش به جنگ با اژدها مي روند اما همه افرادش ترسيده و فرار مي كنند و فقط مبارز جواني بنام Wiglaf در كنار بيوولف مي ماند. بيوولف با كمك Wiglaf اژدها را مي كشد اما در حين اين نبرد خونين بشدت زخمي مي شود و در نهايت مي ميرد. جسد او را همراه با جام طلايي در تپه اي مشرف به دريا به خاك مي سپارند و داستان شجاعتهاي او سينه به سينه نقل مي شود.

************

بحثهاي زيادي در مورد ريشه ها و سمبل شناسي اين داستان وجود دارد و البته هيچ اتفاق نظري هم در اين مورد نيست. اما يك مورد را به وضوح مي شود در اين داستان ديد و آن هم تاكيد روي مفهوم "قهرمان" در اين داستان است. بعضي ها بيوولف را سمبل مسيح مي دانند: پادشاه قهرماني كه خود را فدا مي كند تا ملتش را نجات دهد.

در فيلم "9" شخصيت "9" نقش قهرمان را ايفاء مي كند كه جان خود را در مبارزه با اژدهايي مكانيكي به خطر مي اندازد تا همنوعانش را نجات دهد (روح آنها را آزاد كند). در مبارزه اي كه 9 با هيولا دارد گوي سبزرنگ او را مي ربايد. گوي درخشاني كه روح هاي همنوعانش را اسير كرده است. در داستان بيوولف هم اژدها به دنبال جام طلايي ست. همچنانكه خود شين آكر نيز اشاره كرده، تم مبارزه 9 با هيولاي مكانيكي تاثير گرفته از "بيوولف" است. حتي كتابي كه "9" در آخر فيلم هل مي دهد و هيولاي مكانيكي را به دام مي اندازد نيز كتاب "بيوولف" است! اما جدا از سكانس مبارزه با هيولا، آكر مفهوم "قهرمان" را از اين داستان وام گرفته است. در حقيقت اصلي ترين تم اين فيلم آركي تايپ قهرمان است.

آركي تايپ قهرمان:

شايد بتوان گفت مهمترين و برجسته ترين مفهومي كه دكتر كارل يونگ، روانشناس برجسته مطرح كرد و او را متمايز ساخت مفهوم "ناخودآگاه جمعي" و "آركي تايپ" (كه به كهن الگو ترجمه شده است) بود. در اينجا مجال توضيح كامل اين مفاهيم وجود ندارد اما از آنجا كه مي خواهيم يكي از آركي تايپ هاي يونگ را معرفي كنيم ناگزير تعريفي ساده و ناقص از آركي تايپ را مي آوريم:

ناخودآگاه جمعي (Collective Unconscious ) بخشي از روان است كه شامل همه تجارب گونه بشر در طول تاريخ است كه از ابتداي تاريخ تا حال جمع شده است. هر كودكي به هنگام تولد با اين تجارب و تصاوير ذهني زاده مي شود و دقيقاً مثل غرايز و صفات ژنتيكي، به كودك منتقل مي شود. اگر چه ما نسبت به ناخودآگاه جمعي خود (كه بين همه افراد مشترك است) آگاه نيستيم و آنها را مستقيماً نمي بينيم اما تاثيرات آن را روي رفتارهايمان (بخصوص رفتارهاي حسي) بصورت غير مستقيم مي بينيم. مفاهيم موجود در ناخودآگاه جمعي "آركي تايپ" (Archetype ) يا كهن الگو گفته مي شوند كه يونگ آنها را تصاوير اسطوره اي نيز مي ناميد. اين مفاهيم بواسطه تجربيات بشر در طول تاريخ در ذهن او شكل گرفته است. در حقيقت چون بشر هميشه با اين مفاهيم سر و كار داشته است اين مفاهيم تبديل به جزيي از او شده است. از مهمترين آركي تايپ ها (كه در ذهن همه افراد بشر وجود دارد) مي توان به مفهوم مادر، خدا، شكار، جادوگر، پير عاقل و قهرمان اشاره كرد.

 

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








این وبلاگ برای زمان نوجوانی بنده است . سال ها است به روز نمی شود . به دلیل مشغله های کاری سال ها است که مدیریت ای صورت نمی گیرد .

ايا از وبلاگ من راضي هستيد؟ايا در آن عضو شده ايد؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اطلاعات درباره ی همه چیز و آدرس hldvpsdk2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 99
بازدید دیروز : 30
بازدید هفته : 169
بازدید ماه : 163
بازدید کل : 21527
تعداد مطالب : 131
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com